در این مقاله با وصیت از صفر تا صد آشنا میشوید. در واقع در این مقاله شما با صفر تا صد وصیتنامه از تنظیم وصیتنامه و اعتبار آن تا جزئیات کامل آشنا خواهید شد. پس تا انتها با من همراه باشید.
آشنایی با وصیت برای هر فرد زندهای لازم و ضروری است چرا که ما نمیدانیم چه زمانی قرار است با مرگ ملاقات کنیم. پس بهتر است از قبل آماده باشیم و برای امورات بعد از خود تعیین تکلیف کنیم. این کار نه تنها خیال خودمان را آسوده میکند بلکه برای اطرافیانمان هم تسهیلات بیشتری فراهم میآورد.
آشنایی با مفهوم وصیت
در این فصل مفاهیم اولیه درباره وصیت مانند تعریف آن، ارکان وصیت، اهمیت داشتن وصیتنامه و جایگاه آن در اسلام را شرح میدهم.تعریف وصیت
وصیت و داشتن وصیت نامه قبل از فوت، امری پسندیده در اسلام است که به آن نیز تاکید زیادی شده است.
با وصیتنامه میتوان تکلیف اموال و اشخاصی که نیاز به توجه و مراقبت دارند را برای بعد از مرگ، مشخص کرد. همچنین از ایجاد اختلاف و کدورتهایی که معمولا برای تقسیم ارث پیش میآید، جلوگیری میشود.
وصیت، یعنی فردی ملک خود یا منافعش را پس از مرگ به یک یا چند نفر واگذار یا تسلیم میکند. وصیتنامه، به عنوان یک سند حقوقی، ابزاری است که هر شخص میتواند آن را تهیه کرده و دستورالعملها و تعلیمات مربوط به امور پس از مرگ خود را مشخص کند.
این سند به طور معمول شامل دستورالعملها و تعلیماتی است که فرد در آن مشخص میکند که چگونه اموالش تقسیم شود، چگونه بدهیها مدیریت شوند، چگونه از افراد مراقبت شود و سایر مسائل مرتبط با پس از فوت او انجام شود.
این سند به فرد امکان میدهد تا کنترل بیشتری بر امور پس از مرگ خود داشته باشد و اطمینان حاصل کند که دستورالعملهایش برای مدیریت اموال و مراقبت از عزیزان اجرا خواهد شد.
ارکان وصیت
وصیت، بسته به نوعش که میتواند عهدی یا تملیکی باشد، از ارکان زیر تشکیل شده است:
- موصی: این شخص مسئول انجام وصیت بوده و مال یا اموری به او واگذار شده است. موصی در هر دو نوع وصیت، یعنی عهدی و تملیکی، رکن اساسی و مهمی محسوب میشود.
- موصی به: فردی که موصی به او مال یا اموری را واگذار کرده است. حضور موصی به در وصیت، سرآغاز و اساسی برای اجرای موثر و معتبر وصیت است.
- موصیله: شخصی که به نفع او وصیت انجام شده است. این شخص یکی از ارکان مهم وصیت تملیکی محسوب میشود.
- وصی: شخصی که طبق وصیتنامه عهدی، به انجام یک کار یا عمل ملزم شده است. وصی یکی از ارکان وصیت عهدی است و مسئولیت اجرای دقیق و معتبر وصیت بر عهده او است.
اهمیت داشتن وصیت نامه
داشتن یک وصیتنامه اهمیت بسیاری دارد، مانند:
تقسیم اموال
وصیتنامه به فرد امکان میدهد تا با میل و اراده خود اموال و داراییهای خود را تقسیم کند. این امر میتواند از وقوع اختلافات و دعاوی میان وراث و طرح شکایت با وکیل ارث جلوگیری کرده و موجب اجرای دقیق وصایا شود.
تعیین مسئولیتها و وظایف
وصیتنامه میتواند شامل تعیین مسئولیتها و وظایف مختلفی برای افراد مختلف باشد، مانند تعیین قیم برای کودکان و یا تعیین مسئول اداره امور مالی.
مراقبت از عزیزان
اگر فردی نیاز به مراقبت ویژهای پس از مرگ دارد، وصیتنامه میتواند شامل دستورالعملهای مربوط به این مسئله باشد.
صدور اراده
در صورتی که فرد بخواهد مالی که پس از مرگ او باقی میماند را به یک موسسه خیریه یا سازمان خاصی اختصاص دهد، وصیتنامه میتواند این مسئله را مشخص کند.
حفاظت از داراییها
وصیتنامه میتواند شامل دستورالعملهای مربوط به حفاظت از داراییهای مادی و غیرمادی فرد پس از مرگش باشد.
وصیت به دین
وصیتنامه میتواند شامل وصیتهایی به مسائل دینی و عبادی نیز باشد، مانند تعیین محل برگزاری مراسم جنازه، اهداء خواهرانه، و تأکید بر ادامه عبادات و طاعات.
اجتناب از اختلافات
وصیتنامه میتواند از وقوع اختلافات و دعاوی بین وراث جلوگیری کند، زیرا مواردی مانند تقسیم میراث و تعیین مسئولیتها و وظایف مختلف در آن مشخص شده است.
وصیت نامه در اسلام
قرآن کریم و حدیثهای نبوی از وصیت به عنوان یک وظیفه مهم و محوری برای مسلمانان تأکید کردهاند. آیه ۱۸۰ سوره بقره این مسئله را به وضوح بیان میکند: بر شما نوشته شده: «هنگامی که یکی از شما را مرگ فرارسد، اگر چیز خوبی (مالی) از خود به جا گذارده، برای پدر و مادر و نزدیکان، به طور شایسته وصیت کند. این حقی است بر پرهیزکاران.»
در این آیه، وصیت به عنوان یک وظیفه برای پرهیزکاران تأکید شده است. وصیتنامه با اعلام مواردی مانند تقسیم اموال و داراییها به نزدیکان و معرفی مواردی مثل نیکوکاریها و صدقات، اهمیت بیشتری برای مسلمانان پیدا میکند.
رسول اسلام (صلی الله علیه و آله) نیز تأکیدهای بسیاری درباره وصیت داشتهاند. ایشان فرمودهاند: «سزاوار نیست مسلمان شب بخوابد، مگر این که وصیتنامهاش زیر سر او باشد.»
امام باقر (علیه السلام) نیز این موضوع را بهوضوح بیان کردهاند: «کسی که هنگام مرگ برای خویشاوندانش وصیت نکند، عمل خود را با معصیت ختم کرده است.»
بنابراین، از دیدگاه اسلام، وصیتنامه نه تنها یک وظیفه عملی و حقوقی بلکه یک عمل عبادی نیز هست که مسلمانان باید به آن توجه کنند.
میزان وصیت
یکی از مسائل مهم مرتبط با وصیت، میزان اموالی است که یک فرد میتواند در وصیت خود مشخص کند. پاسخ به این سوال از اهمیت بسیاری برخوردار است زیرا در فقه و قانون، مقداری مشخص برای اعتبار و معتبر بودن یک وصیت تعیین شده است.
بر اساس اصول مربوط، یک فرد تنها میتواند تا یک سوم یا ثلث اموال خود را قبل از درگذشتش وصیت کند. اگر مقدار وصیت بیش از این میزان باشد، ورثه فرد متوفی حق دارند که مازاد بر یک سوم را بپذیرند یا رد کنند.
اقسام وصیت
وصیت بر اساس ماهیت خود به دو دسته عهدی و تملیکی تقسیم میشود که در این فصل به تعریف آنها و میزان وصیت خواهم پرداخت.
وصیت عهدی
وصیتنامههای تنظیمی معمولا به منظور تعیین تکلیف در زمان پس از مرگ فرد نوشته میشوند، امور مربوط به اموال و مسائل دیگر را مشخص میکنند.
در صورتی که در وصیتنامه تعیین شود که فردی باید به عنوان نماینده وصیتکننده پس از فوت او مسئولیت انجام کارهایی را برعهده بگیرد، این نوع وصیت به عنوان وصیت عهدی شناخته میشود.
به طور دقیقتر، وصیت عهدی به معنای انتصاب یک یا چند فرد برای انجام امور یا تصمیمات مشخصی میباشد.
در وصیت عهدی، مهمترین نکته این است که وصی (کسی که مورد وصیت قرار میگیرد) مجبور به قبول وصیت نیست.
به عبارت دیگر، حتی اگر وصیتکننده (موصی) انجام موردی را به وصی برای زمان پس از مرگ خود وصیت کند، وصی ملزم به قبول آن نیست، حتی اگر از جزئیات وصیت آگاه نباشد.
اما اگر وصی در زندگی موصی به اطلاعاتی درباره وصیت دست یابد، میتواند این وصیت را رد کند؛ این مفهوم به نام “رد وصیت” شناخته میشود. اما اگر وصی در زمان زندگی موصی، وصیت را رد نکند، بعد از مرگ موصی، حق رد وصیت را نخواهد داشت. ماده ٨٣٤ قانون مدنی بیان نموده است:
در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد گرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.
با توجه به ماده ۸۳۴ قانون مدنی، مهمترین نکات زیر در خصوص وصیت عهدی مطرح است:
- تا زمانی که فرد وصی زنده است، او میتواند وصایت را رد کند، حتی اگر قبلا آن را قبول کرده باشد.
- اگر وصی به دلیل یک قوه قاهره قادر به اجرای وصیت نباشد، او منعزل میشود و مسئولیتی ندارد. اما امکان استعفا برای وصی وجود ندارد، حتی اگر این امر به دلیل مشقت و ضرر باشد.
- در صورتی که وصی به وصایت عمل نکند، او منعزل میشود و پس از آن هیچ مسئولیتی ندارد.
- تعیین وصی، شرط ضروری برای صحت وصیت عهدی نیست. به عبارت دیگر، اگر فردی وصیت کند که پس از مرگ او، از طرفش حج انجام شود، وصیت صحیح محسوب میشود، حتی اگر هیچ فردی را برای انجام وصیت معین نکرده باشد؛ در این صورت اجرای وصیت با قوانین حاکم است.
انواع وصیت عهدی
وصیت عهدی انواعی دارد که در ادامه هر کدام مورد بررسی قرار خواهد گرفت:
وصایت بر اشخاص
وصیت عهدی به معنای نمایندگی پدر یا جد پدری برای تربیت و نگهداری فرزندان پس از فوت او و اداره اموالشان است. پدر و جد پدر بر طفلان خود تا زمان حیاتشان ولایت قهری دارند.
اگر فرزند در زمان کودکی مجنون باشد، حتی در حالی که به سن بلوغ میرسد و جنونش ادامه دارد، سرپرستی به پدر یا جد پدر منتقل میشود و دادگاه برایش سرپرست جدید معین نمیکند.
هر یک از پدر و جدپدر حقیقتا میتوانند به تنهایی امور مربوط به طفل را اداره کنند و در صورت اختلاف نظر، رأی جد پدر اولویت دارد.
اگر یکی از آنها فوت کند، دیگری میتواند شخصی را به عنوان وصی معین کند. مادر اما این حق را ندارد. اگر مادر وصیت کند، فقط ثلث اموالش به طفل میرسد و بقیه طبق قوانین ارث تقسیم میشود.
وصیت میتواند شامل نگهداری و تربیت فرزند یا اداره اموالش باشد. اگر فرزند به بلوغ رسیده ولی هنوز جنونش ادامه دارد، وصی میتواند امورش را اداره کند.
اداره اموال میتواند شامل اجاره دادن مال، پرداخت دیون، وصول مطالبات و حتی فروش اموال باشد. اگر مولیعلیه تا کنون نفقه خودش را پرداخت میکرده است، وصی باید به این موضوع ادامه دهد و امور مربوط به مصلحت آن را رعایت کند.
وصیت بر اموال
وصیت بر اموال میتواند شامل اقداماتی مانند تدارک کفن و تجهیزات دفن پس از مرگ، پرداخت دیون و اهدای صدقات باشد. همچنین ممکن است وصی در وصیتنامهاش مشخص کند که چه مبالغی به افراد مختلف بدهکار است یا مطالباتی دارد که باید پرداخت شود. همچنین وصی موظف است اموالی که به امانت از وی گرفته شده و حالا باید به صاحبانشان بازگردانده شوند را اداره کند.
وصیت تملیکی
در بعضی موارد، افراد ممکن است در وصیتنامه خود به دیگران مال یا منافعی را وصیت کنند، که به آنها “وصیت تملیکی” میگویند.
در واقع، این نوع وصیت، یک انتقال مالکیت رایگان یا به عبارت حقوقی غیرمعوض است که بعد از درگذشت فرد متوفی، اموالش به مالکیت دیگری در میآید.
با این حال، این انتقال مالکیت تنها با پذیرش وصیتنامه توسط وارثان پس از درگذشت فرد وصیتکننده انجام میشود. گرچه در وصیت بر افراد نامحدود و غیر محصور قبول آنها شرط نیست.
یک نکته مهم این است که قبول کردن فرد مورد وصیت، پیش از فوت وصیتکننده، تاثیری در اجرای وصیت ندارد، زیرا وصیتکننده میتواند قصد تغییر وصیت خود را داشته باشد.
اما اگر فرد مورد وصیت، بعد از فوت وصیتکننده، وصیت را قبول کرده و موضوع وصیت را به تصرف خود درآورد، دیگر امکان رد کردن وصیت وجود ندارد و به عبارت دیگر، انتقال مالکیت موضوع وصیت انجام میشود.
انواع وصیت در قانون
وصیت بسته به شیوه نگارش آن شامل وصیت رسمی، وصیت سری، وصیت خودنویس و وصیت در شرایط اضطرای و وصیت بعد از خودکشی میشود که در این فصل به تعریف آنها و شرایط و اعتبارشان میپردازم.
وصیت رسمی
وصیتنامههای محضری یا رسمی، در دفاتر اسناد رسمی تدوین میشوند و با سایر انواع وصیتنامهها مانند وصیتنامه سری و وصیتنامه خودنوشت، اختلافاتی دارند. شرایط وصیتنامههای محضری یا رسمی، در قوانین مربوطه اعم از قانون مدنی و قانون امور حسبی، به طور کامل مشخص شدهاند. بر اساس ماده ۲۷۷ قانون امور حسبی، ترتیب تنظیم وصیتنامههای رسمی و اعتبار آنها بهگونهای است که برای اسناد رسمی تعیین شده است.
برای تایید و اعتبارسنجی وصیتنامه محضری، عموما باید شامل موارد زیر باشد:
- نام و مشخصات دقیق وکیل یا دفترخانه وکالت که وصیتنامه در آنجا تنظیم شده است.
- نام و اطلاعات وصیتکننده به همراه اطلاعات مالی و آدرس او.
- تاریخی که وصیتنامه تنظیم شده است.
- توصیف دقیق اموال، داراییها و مابقی مواردی که در وصیتنامه وجود دارد.
- محتوای دقیق و کامل وصیتنامه، از جمله دستورات مربوط به توزیع اموال و داراییها، مواردی که در خصوص تربیت فرزندان یا موارد دیگر صورت میگیرد.
- امضای وکیل یا دفترخانه وکالت و امضای وصیتکننده در حضور شاهدان مستقل.
وصیتنامههای محضری به عنوان مستندات قانونی قابل اجرا در نظر گرفته میشوند و در موارد ترتیب توزیع داراییها و مسائل مشابه پس از وفات وصیتکننده، بسیار موثر و مورد توجه قرار میگیرند.
به علاوه، این نوع وصیت نامه معمولا نیازی به تأیید از سوی دادگاه در مراحل بعدی ندارد و از طریق مخاطبین اصلی آن اجرا میشود.
وصیتنامه رسمی، همانند سایر اسناد رسمی، برای هر دو نوع اموال منقول و غیرمنقول، اعتبار داشته و قابل اجرا است.
اجرای یک وصیتنامه رسمی نیازی به رضایت وراث ندارد و آنها تنها میتوانند اعتراض کنند. تنها در صورتی که اعتقاد داشته باشند وصیتنامه جعلی است.
وصیت خودنوشت
وصیتنامه دستنویس یا خودنوشت یک سند معمولی است که فرد قبل از فوت خود آن را تنظیم میکند تا بتواند بعضی از اموال خود را به دیگران انتقال دهد یا امور خاصی را به شخصی معین واگذار کند.
وصیتنامه خودنویس یا وصیتنامه دستنویس، به عنوان سادهترین شکل وصیتنامه شناخته میشود. در این نوع وصیتنامه، شخص وصیتکننده، یا به عبارت دیگر “موصی”، میتواند آن را به تنهایی تنظیم کند.
ماده ۲۷۸ قانون امور حسبی مقرر میکند که وصیتنامه خودنویس تنها زمانی معتبر است که تمامی آن به خط موصی نوشته شده باشد، دارای تاریخ، روز، ماه و سال باشد و با امضای او تأیید شود.
اما متأسفانه، یکی از نقاط ضعف این نوع وصیتنامهها، این است که احتمال جعل شدن آنها بسیار بیشتر از مابقی است.
یک نکته مهم درباره وصیتنامههای خودنوشت این است که اگر فردی بی سواد باشد یا به دلیل نابینایی نتواند آن را تهیه کند، قادر به تنظیم وصیتنامه خودنوشت نخواهد بود.
حتی اگر فرد ناتوانی بینایی داشته باشد و توانایی نوشتن را نداشته باشد، نمیتواند به فرد دیگری وکالت بدهد تا به جای او وصیتنامه تهیه کند.
همچنین اگر وصیتنامه خودنوشت در ظرف سه ماه از زمان حصر وراثت، تحویل دادگاه مربوط به آخرین محل اقامت موصی نشود، باطل محسوب میشود. این مسئله از ماده ۲۹۴ قانون امور حسبی برداشت میشود.
وصیت سری
وصیتنامه سری یک نوع ترکیبی از وصیتنامههای خودنویس و وصیتنامههای رسمی است که دارای تشریفات اداری زیادی میباشد.
در ماده ۲۷۹ قانون امور حسبی، قانونگذار به وضوح بیان میکند که وصیتنامه سری ممکن است به خط موصی یا خط دیگری نوشته شود، اما در هر صورت باید به امضای موصی برسد و باید مطابق با ترتیبی که برای امانت اسناد در قانون ثبت اسناد تعیین شده است، در اداره ثبت اقامتگاه موصی یا محل دیگری که در آییننامه وزارت دادگستری مشخص میشود، به امانت سپرده شود.
نکته مهم درباره وصیتنامه سری این است که اگر فردی سواد نداشته باشد، امکان استفاده از این نوع وصیتنامه برایش ممکن نخواهد بود.
وصیتنامههای سری به عنوان یک نوع ویژه از وصیتنامهها، به امانت در اداره ثبت اسناد سپرده میشوند، که این امر باعث میشود احتمال گم شدن یا جعل آنها به حداقل برسد.
این نوع وصیتنامهها به دلیل داشتن تشریفات خاصی که مرتبط با ثبت و امانتداری در اداره ثبت اسناد است، از طرف عموم به میزان کمتری مورد استفاده قرار میگیرند.
بنابراین، اکثر افراد تمایل دارند که از وصیتنامههای خودنویس استفاده کنند، زیرا این نوع وصیتنامهها سادهتر و قابل دسترستر هستند و نیازی به رفت و آمد به ادارات رسمی ندارند.
در ماده ۲۸۱ قانون امور حسبی، قانونگذار بیان میکند که در صورتی که فردی قادر به تکلم نباشد اما میخواهد وصیتنامه سری را تهیه کند، باید تمام متن وصیتنامه را به خط خودش نوشته و امضاء کند.
همچنین باید در حضور مسئول دفتر رسمی، نام و مشخصات خود را بر روی وصیتنامه بنویسد تا این مسئله رسما تأیید شود.
به علاوه، مسئول دفتر باید بر روی پاکت یا لفافی که وصیتنامه در آن است، بنویسد که این برگ وصیتنامه توسط موصی در حضور او نوشته شده است.
وصیت نامه در شرایط غیرعادی
یک نوع دیگر از وصیتنامه، که به آن وصیتنامه در مواقع اضطراری میگویند، وجود دارد. در این نوع وصیتنامه، شرایطی را در نظر گرفته میشود که امکان رعایت تشریفات معمول و تهیه وصیتنامه به صورت رسمی وجود ندارد.
این شرایط شامل وضعیتهای جنگی، بمبارآنهای هوایی، یا شیوع بیماریهای واگیر مسری میشود. در این مواقع، فرد میتواند به طور شفاهی امور مربوط به وصیت خود را به دو شاهد اعلام کند، با شرط اینکه یکی از شاهدان مفاد وصیتنامه را با ذکر تاریخ دقیق تنظیم کرده و این موارد را به امضای شاهدان برساند.
بر اساس ماده ۲۸۳ قانون امور حسبی، چهار نوع وصیتنامه برای مواقع غیرعادی در نظر گرفته شده است:
- وصیتنامه نظامی: این نوع وصیتنامه مخصوص شرایطی است که افراد به دلیل خدمت در نیروهای نظامی یا درگیری در عملیات نظامی، با مواقع خطرناکی روبرو میشوند. این وصیتنامهها شامل دستورات و تمایلات افراد در مورد توزیع اموال و مسائل دیگر در صورت وقوع حوادث ناگوار است.
- وصیت در مواقع خطر فوری: این نوع وصیتنامه برای شرایطی طراحی شده است که فرد به طور ناگهانی با خطر و فوریت بالقوه مواجه میشود، مانند حوادث طبیعی، حوادث تروریستی و غیره. این وصیتنامهها باید به شکلی آماده شده باشند که در صورت لزوم بلافاصله قابل اجرا باشند.
- وصیت به هنگام شیوع امراض مسری
- وصیت هنگام مسافرت در دریا
هرگاه وضعیت غیرعادی پایان یابد، اعتبار و اثر وصیتنامه فوقالعاده ظرف یک ماه از تاریخ پایان وضعیت اضطراری از بین میرود.
بنابراین، وصیتکننده ملزم است در زمان یک ماه پس از پایان وضعیت غیرعادی، اقدام به تنظیم و صورت دادن وصیتنامه به یکی از شیوههای قانونی نماید.
وصیتنامه قبل و بعد از خودکشی
ماده ۸۳۶ قانون مدنی به وضوح این موضوع را تبیین میکند که اگر فردی به قصد خودکشی خود را مجروح کند یا اقدامی مشابه انجام دهد که به مرگ او منتهی شود و سپس وصیتی اعلام کند، این وصیت در صورت فوت فرد باطل محسوب میشود.
اما اگر به طور اتفاقی از مرگ جلوگیری شود، وصیت معتبر است و اجرا میشود.
ماده مذکور مواردی را که باعث بطلان وصیت میشوند، مشخص میکند. این شروط عبارتند از:
- فرد موصی باید خود را مجروح یا مسموم کند یا اقدامی از این قبیل که منجر به هلاکت او شود، انجام دهد؛ مانند اعتصاب غذا.
- هرگاه اقدامی انجام شود که به طور معمول موجب هلاکت نمیشود؛ به عنوان مثال، زدن سر به دیوار و منجر به فوت شود. اگر وصیت قبل از فوت صورت گرفته باشد، وصیت باطل نمیشود.
برای اینکه وصیت نامه باطل نشود، فرد باید عملی که منجر به فوت او میشود را با هدف خودکشی انجام دهد. به عبارت دیگر، اگر فرد قصد خودکشی نداشته باشد اما اتفاقی در نتیجه اقداماتش منجر به فوت او شود، وصیت اعلام شده باطل نمیشود.
شرایط وصیت
در این فصل شرایط صحت وصیت، شرایط بطلان وصیت، شرایط موصی، وصی و موصیله را بیان خواهم کرد.
شرایط صحت وصیت
شرایط زیر برای اینکه وصیت از لحاظ قانونی صحیح و معتبر باشد، ضروری است:
تراضی
در فرآیند انعقاد قراردادها، تراضی میان طرفین امری ضروری است. اما این قاعده در مواردی که معامله به صورت ایقاعی انجام میشود، که به معنای دقیق ارادهای یا تفاهم از طرف هر دو طرف است، اعمال نمیشود.
در اینجا، تراضی طرفین برای انجام قرارداد لازم نیست و تنها ارادهی قانونی یا موافقت با این ایقاع کافی است.
اهلیت داشتن
اهلیت، یعنی وضعیت یا صلاحیتی که فرد برای انجام یک عمل یا انعقاد یک قرارداد نیاز دارد. در مورد انشا وصیت قبول آن، اهلیت ضروری است زیرا وصیت بر پایه ایقاع انجام میشود که به عنوان یک عمل حقوقی در نظام حقوقی تلقی میشود.
در وصیتهای تملیکی، که به معنای انتقال اموال به دیگران است و هیچ نفع مستقیمی برای موصی وجود ندارد، اهلیت موصی ضروری است.
در مورد وصیتهای عهدی، وصیتهایی که برای مجنون و صغیر غیر ممیز انجام میشود باطل است، زیرا این افراد قادر به قصد قانونی نیستند. اما برای صغیر ممیز و سفیه، وصیتهای عهدی غیر نافذ است، زیرا احتمال وارد آمدن ضرر یا نفع وجود دارد.
اهلیت موصیله در زمان انشاء وصیت، قبول وصیت،و همچنین در زمان فوت موصی ضروری است. به عبارت دیگر، موصیله باید در همه این مراحل اهلیت داشته باشد.
اما اهلیت وصی، فقط در زمان فوت موصی موردنیاز است، زیرا وصیتهای عهدی تنها در این زمان اعمال میشود.
اکراه در وصیت
وصیت با اکراه، غیرنافذ است. اگر کسی تحت فشار، تهدید، یا اجبار مال خود را به کسی وصیت کند، وصیت مذکور اعتباری نخواهد داشت و برای اجرا نیاز به رضایت اصلی موصی خواهد داشت.
موضوع وصیت
موضوع وصیت باید مطابق با ضوابط اسلامی و حقوقی باشد. به عبارت دیگر، وصیت باید با منافع حلال سازگار باشد و وصیت کننده مالکیت قانونی آن را داشته باشد.
اگر وصیتکننده اموال دیگران را وصیت کند، این وصیت صحیح نخواهد بود. در صورتی که مالک وصیت شده اجازه دهد و وصیتکننده نیز این وصیت را اجرا کند، احتمالا صحیح تلقی میشود.
بدهیها، حقوق اجتماعی مانند خمس، زکات، مظالم و کفارات میتوانند از مال وصیتشده کاسته شوند، حتی اگر فرد به آن وصیت نکرده باشد. این حکم برای تمام مالها اعمال میشود.
انجام کارهای تبرعی به گفته مشاوره حقوقی ارث مانند اطعام فقرا، تا حد یک سوم اموال، نافذ است و بیشتر از آن نیاز به اجازه وارثان دارد.
موارد ابطال وصیت
شرایط زیر میتواند موجب باطل شدن وصیت شود:
ابطال وصیتنامه به دلیل عدم اهلیت متوفی
وصیتنامه، یکی از عملهای حقوقی است که بر اساس اهلیت و قصد و رضایت طرفین، نوشته میشود. لذا، برای اعتبار و اثربخشی وصیتنامه، لازم است که متوفی در زمان تنظیم آن اهلیت داشته باشد و مشمول محدودیتهای قانونی نباشد.
هرگونه احراز محجوریت متوفی در زمان تنظیم وصیتنامه، میتواند باعث ابطال آن شود.
ابطال وصیتنامه به دلیل محرومکردن وراث از حق ارث
در برخی موارد، متوفی ممکن است در وصیتنامهاش از حقوق برخی از وراث جلوگیری کند؛ اما باید توجه داشت که این عمل باعث ابطال وصیتنامه خواهد شد.
ابطال وصیتنامه به دلیل اقدام به خودکشی
وصیتنامههایی که توسط افرادی تنظیم شده باشند که خودکشی میکنند، از جمله مواردی هستند که باعث ابطال آنها میشود.
وصیت به مالهای عمومی یا غیر
وصیت به مالهای عمومی یا مالهایی که متعلق به اشخاص دیگر است، از جمله مواردی است که ممکن است باعث ابطال وصیتنامه شود.
ادلهای مبنی بر رجوع یا انصراف متوفی
وجود ادلهای که نشان دهنده رجوع متوفی از وصیتنامهاش یا انصراف از آن است، میتواند باعث ابطال وصیتنامه شود.
وصیت به منافع نامشروع
در صورتی که متوفی به منافع نامشروعی وصیت کند، وصیتنامه را باطل میکند.
شرایط وصی
وصی یا فردی که مسئول اجرای وصیت است، باید شخص بالغ، مسلمان و قابل اعتماد باشد.
به عبارت دیگر، وصیت توسط نابالغ، دیوانه، یا کافر صحیح نیست؛ چنانچه وصی فردی معتبر باشد، مشکلی نیست، با این وجود بهتر است که وصیتکننده عادل باشد.
بر اساس احتیاط واجب، در صورتی که پدر وصیت کند، فرزند ملزم است که وصیت را پذیرفته و اجرا کند، اما این تعهد برای سایر افراد لازم نیست؛ بنابراین، اگر شخصی پذیرش وصیت را رد کند، وصیتکننده میتواند در زمان زندگی خود وصیت را به او بازگرداند، البته با شرط ابلاغ این امر به وصیتکننده.
در صورتی که یک فرد وصیت را پذیرفته و تا زمان فوت وصیتکننده آن را رد نکند یا اگر رد کرد و به او اطلاع داده نشود، اجرای وصیت بر وصی الزامی است.
همچنین، اگر وصی بعد از مرگ وصیتکننده از وصیت مطلع شود، حق رد آن را ندارد و باید طبق وصیت عمل کند.
وصیتکننده میتواند یک یا چند نفر را به عنوان وصی مشخص کند، چنانچه تعدادی از وصیها مشخص شده باشند، همه باید به طور مشترک وصیت را اجرا کنند؛ به جز در صورتی که وصیتکننده به استقلال هر یک از آنها اشاره کند.
در صورتی که وصیت به صورت گروهی باشد، تصمیمگیریها باید به صورت مشترک انجام شود. عمل یکی از وصیها به تنهایی قابل اجرا نیست مگر اینکه سایر وصیها همچنین آن را تنفیذ کنند.
شرایط موصی یا وصیت کننده
وصیت کردن یک عمل مهم است که نیازمند توجه به چند شرط اساسی است. این شرایط شامل بلوغ، عقل، اختیار، رشد و عدم خودکشی میباشد. بدین معنا که وصیتکننده باید بالغ و قادر به تصرف در اموال خود باشد.
در واقع، وصیتکننده باید اهلیت لازم را داشته باشد و مجاز به تصرف در اموال خود باشد.
بنابراین، وصیت کودکان، افراد دیوانه یا مست، کسانی که تحت فشار و اجبار وصیت کنند و همچنین افراد محجور که از تصرف در اموالشان منع شدهاند، به طور قانونی صحیح نیست و در صورت وقوع محدودیتهای فوق، وصیتهای ایشان باطل میشود.
موصی میتواند در هر زمانی از وصیت خود منصرف شود و وصیت دیگری را پس از آن تدوین کند. در این صورت، وصیت دوم او قابل قبول است.
شرایط موصیله
احیانا برخی از افراد ممکن است عناوین “موصیله” و “وصی” را به اشتباه مترادف در نظر بگیرند، در حالی که هر کدام از این عناوین مستقل بوده و ماهیتی جداگانه دارد. “وصی” یکی از ارکان وصیت عهدی است.
به این معنا که موصی در وصیت عهدی، کار خاصی را برای زمان پس از مرگ خود به عهده دیگری قرار میدهد که این فرد به عنوان “وصی” شناخته میشود.
به طور مثال، اگر شخصی پیش از فوت خود فرد دیگری را مسئول رسیدگی به امور فرزندان کوچک خود قرار دهد، آن فرد به عنوان “وصی” شناخته میشود. اما موصیله کسی است که وصیت به نفع او انجام میشود.
ماده ۸۵۰ قانون مدنی شرایط موردنیاز برای موصیله را تبیین میکند که باید موصیله در زمان تنظیم وصیت حضور داشته باشد و قادر باشد مالک آن چیزی که برای او وصیت شده است، شود.
این دو شرط اساسی، یعنی حضور فیزیکی و اهلیت، ضروری است. اگر این دو شرط فراهم نباشد، وصیت موصیله باطل است.
به عنوان مثال، یک پدربزرگ نمیتواند به نفع نوهاش وصیت تملیکی انجام دهد زیرا هنوز نوه او متولد نشده است و فقط این احتمال وجود دارد که در آینده نوهای به دنیا بیاید. اما باید توجه داشت که تمامی افراد اهلیت تمتع را دارند، از جمله محجورین؛ بنابراین، محجورین هم میتوانند به عنوان موصیله در نظر گرفته شوند، اما قبول وصیت توسط ولی یا قیم آنها خواهد بود.
شرایط موصیله جنین
شرایط وصیت به نفع جنین در این گونه موارد بسیار مهم است. وصیت تملیکی به نفع جنین، که قبل از تولد او صورت گرفته، اعتبار دارد زیرا جنین نیز دارای شرایط وجود و اهلیت است.
با این حال، باید توجه داشت که تحقق تملیک، بستگی به زنده متولد شدن جنین دارد، حتی اگر فوت زودهنگام پس از تولد صورت گیرد.
در صورتی که جنین پیش از تولد سقط شود، وصیت تملیکی اعتبار نخواهد داشت، مگر در شرایط استثنایی. این وضعیت استثنایی در صورتی اتفاق میافتد که جنین به دلیل یک جرم سقط شود.
در این صورت، علیرغم عدم زنده متولد شدن جنین، تملیک محقق شده و مال مورد وصیت به ورثه جنین منتقل میشود.
تعدد موصیله
موصی به صورت متعدد اشخاصی را برای دریافت مالی خاص وصیت میکند، به طور معمول این مال به طور مساوی بین آنها تقسیم میشود، مگر اینکه موصی بخواهد تقسیم را بر اساس ترتیب خاصی انجام دهد.
به عنوان مثال، فرض کنید که یک موصی یک واحد آپارتمان را به سه برادر خود وصیت میکند.
در این صورت، به طور معمول هر یک از برادران مالک یک سوم از آپارتمان میشوند، مگر اینکه موصی ترتیب دیگری برای تقسیم مال تعیین کرده باشد.
فرعیات وصیتنامه
فرعیات مربوط به وصیتنامه مانند نفوذ آن، ادله اثبات وصیتنامه و برخی نکات قانونی مهمش را در این بخش بررسی میکنم.
نفوذ وصیت
ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی و رای وحدت رویه هیات عمومی دیوان عالی کشور، مبنایی اساسی برای تایید و تنفیذ وصیتنامههای عادی است.
طبق این ماده، تایید و تنفیذ وصیتنامههای عادی توسط محکمه تنها در صورتی صورت میگیرد که اشخاص ذینفع به صحت و اعتبار این وصیتنامه اقرار کنند. به عبارت دیگر، حتی اگر ادلهای مستند به صحت و اعتبار وصیتنامه وجود داشته باشد، اما اشخاص ذینفع این موضوع را تایید نکنند، محکمه قادر به تایید و تنفیذ وصیتنامه نخواهد بود.
درصورتی که برخی از اشخاص ذینفع وصیتنامه را تایید کنند و برخی دیگر این تایید را اعلام نکنند، تنها در مورد افرادی که وصیتنامه را تایید کرده و اعتبار دهند، نافذ خواهد بود.
اگر وصیتکننده به صورت رسمی در دفاتر اسناد رسمی، وصیتی تنظیم کند که مقدار آن از یک سوم مالکیت فراتر رود، قوانین مربوط به اسناد رسمی بر اجرای این وصیت تأکید دارند. به طور کلی، این وصیتنامهها قابلیت اجرا را دارند و تنها در صورتی که باطل شوند، قابلیت اجرا نخواهند داشت.
روشهای اثبات وصیتنامه
دعوای اثبات وصیت زمانی مطرح میشود که وراث یا ذینفعان، صحت آن را قبول نمیکنند. در این حالت، ذینفعان این وصیت میتوانند به دادگاه مراجعه کرده و دعوای اثبات وصیت را مطرح کنند.
اثبات صحت وصیت به معنای اثبات این است که وصیت نه تنها از زبان وصیتکننده بیان شده، بلکه واقعا مطابق با مایل و اراده او بوده و با شرایط قانونی مطابقت دارد.
این امر نه تنها بر عهده ذینفعان است بلکه دادگاه نیز موظف است با رسیدگی به اطلاعات و شواهد ارائه شده، تصمیم بگیرد که آیا وصیت اثبات شده معتبر است یا خیر.
در دعوای تنفیذ وصیتنامه، دادگاه باید به این موارد توجه کند:
- تصمیم موصی به عدم رجوع از وصیتنامه
- قبول موصیله توسط دیگران
- اثبات عدم بطلان وصیتنامه
- بررسی شرایط قانونی صحت وصیتنامه
دعوای تنفیذ وصیتنامه توسط موصیله یا نمایندگان قانونی او علیه وراث موصی مطرح میشود. این دعوا به عنوان یک دعوای ترافعی انجام میشود و باید توجه به حقوق تمام ورثه داشته باشد.
اگر وصی هم تعیین شده باشد، باید او نیز به عنوان یکی از طرفین دعوا حضور داشته باشد.
طرح دعوای اثبات وصیت در مواقعی صورت میگیرد که وصیتنامه به شکل خودنوشت یا سری باشد و در دفاتر اسناد رسمی ثبت نشده باشد.
ذینفعان برای اثبات صحت وصیتنامه باید با تنظیم دادخواست و ارائه مدارک اثباتی را انجام دهند. اقرار ذینفعان، شهادت شهود و استشهادیه میتواند به عنوان دلایل اثباتی در نظر گرفته شوند.
وصیتنامههای خودنوشت معتبر هستند اگر کامل باشند و به امضاء موصی برسند. استفاده از وصیتنامههای بیش از ثلث دارایی موصی، تنها با رضایت وراث امکانپذیر است.
در صورت اعتراض ذینفعان به صحت واقعیت وصیتنامه، استفاده از شهادت شهود ممکن است کافی نباشد و باید دلایل دیگری نیز مطرح شود.
نکات قانونی وصیتنامه
برخی از نکات قانونی وصیتنامه که باید به آن توجه شود به شرح زیر است:
- تعیین سهم یک سوم اموال برای اجرای وصیت بر پایه باقیمانده میراث بعد از پرداخت بدهیها و واجبات مالی از اهمیت بسیاری برخوردار است.
- اگر برخی از وراث بیش از ثلث میراث وصیت را اجرا کنند، وصیت به سهم آنها اعمال میشود.
- افرادی که سواد کافی ندارند، نمیتوانند وصیتنامه خود را به صورت خودنوشت بنویسند.
- شورای نگهبان میتواند وصیتنامههایی که با شرایط شرعی مغایرت دارند را رد کند.
- وصیتنامه صحیحی که بعد از اقدام به خودکشی تنظیم شود، باطل است.
- از وصیتنامه نمیتوان فرزندی را از ارث محروم کرد.
- اقرار به بدهکاری از طریق وصیتنامه قابل تغییر نیست.
- صغیر ممیز و سفیه نیز میتوانند وصیت را قبول کنند، اگر وصیت مجانی باشد و شرایط خاصی در وصیتنامه تعیین نشده باشد.
- در صورت تغییر نظر موصی، وصیتنامه جدید او به عنوان ملاک اجرا قرار میگیرد
نتیجه گیری
وصیتنامه بخش مهمی از زندگی افراد را شامل میشود. مخصوصا برای کسانی که اموالی داشته یا افرادی را دارند که باید از آنها مراقبت شود.
برای آنکه وراث بتوانند بعد از فوت شخص به وصیت او عمل کنند، میبایست وصیت بر اساس مواردی که در قانون مطرح شده، تنظیم شود.
هر فردی میتواند تنها برای یک سوم داراییهای خود تصمیم بگیرد و مابقی آن، اجرا نمیشود. همچنین میتوان با استناد به شرایطی که در قانون آمده، وصیت را باطل کرد و به آن عمل نکرد.